بخش اول:خود انگیزشی چیست؟

اگر بخواهیم زندگی را با یک عبارت توصیف کنیم ، می توانیم آن را با امید و انگیزه توصیف کنیم. خودانگیزشی ای که اگر نباشد ، توان انجام هر کاری حتی نفس کشیدن نیز از ما دشوار خواهد شد. امید و انگیزه ای که شیرازه و معنای حقیقی زندگی می باشد.امید و انگیزه ای که اگر نباشد ، جوامع انسانی رو به سردی و افسردگی گذاشته و در نهایت همه ی ابعاد آن جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

همه ی ما تا به امروز احساس افسردگی را تجربه کرده ایم ، و آن را احساس ناخوشایندی می دانیم که سعی می کنیم از آن فاصله بگیریم. حتی استرس و اضطراب هم همین گونه است. زمانی که از شدت استرس و اضطراب سردرد می گیریم و یا بدنمان خیس عرق می شود ، دلمان می خواهد سریع تر از این شرایط خارج شویم. اما اگر بدانیم که یکی از عوامل مهم ایجاد چنین احساساتی در انسان ها نبود حس خود انگیزشی در ما می باشد ، خارج شدن از چنین شرایطی راحت تر خواهد شد.

خودانگیزشی نیز مانند سایر مهارت ها ، یک مهارت ذهنی و احساسی ست. که با تمرین و تکرار مانند سایر مهارت های ذهنی قابلیت رشد و تقویت دارد. اگر بخواهیم این نوع هوش را در یکی از دسته های هشتگانه ی هوش قرار دهیم ، می توانیم آن را در دسته ی هوش هیجانی قرار دهیم.در ادامه با تعریف آن آشنا خواهیم شد.

 

تعریف خود انگیزشی

خودانگیزشی همان طور که از اسمش پیداست ، نیرویی است که ما را وادار به انجام کارها می کند. البته همان طور که اشاره کردیم خودانگیزشی هم ارثی است ، وهم اکتسابی. البته تا حد زیادی هم اکتسابی می باشد. به این معنا که فرد مورد نظر با انجام یک سری از اقدامات قادر به ایجاد احساس خودانگیزشی در خود خواهد بود. برای درک بهتر مثالی می زنیم. مثلا نظام پاداش و جزا را در نظر بگیرید. اگر کسی کار خود را به خوبی انجام دهد ، پاداش می گیرد و انگیزه ی بیشتری برای انجام کارها بدست می آورد. و اگر به مسئولیتش به درستی عمل نکند تنبیه خواهد شد.

خودانگیزشی در کودکان

نیاز به امید و انگیزه در کودکان نسبت به بزرگسالان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا امید و انگیزه حال حاضر آنان ، امید و انگیزه ی آینده ی آنان را شکل می دهد. که انتهای این امید و انگیزه آنان را به زندگی شغلی ، عاطفی و اقتصادی آنان در آینده متصل خواهد کرد. زمانی که کودک انگیزه خود را شناخت ، آگاهانه به سوی هدف زندگی خود حرکت خواهد کرد. البته والدین باید این نکته را به خاطر داشته باشند که کودکان را با امید و انگیزه های خود بزرگ نکنند. زیرا امید و انگیزه ی هر انسانی با انسان های دیگر متفاوت است. همان گونه که هر انسانی با انسان دیگر متفاوت است.

متاسفانه بیشتر والدین این موضوع را رعایت نکرده ، وبه آینده ی کودک خود ضربه می زنند. چون آن ها را با امید و انگیزه های خود بزرگ می کنند ، آرزوهایی که خود در زندگی به آن نرسیده اند را به کودکان خود می سپرند و آنان را مجبور می کنند که به آن اهداف و انگیزه ها برسند. حال آنکه این کار ضربه ی بزرگی به استعدادها و توانایی های آنان خواهد زد. پس سعی کنید کودکانتان را به سمت انگیزه های خودشان سوق دهید.

 

افراد با انگیزه و بی انگیزه

حتما دیده اید افرادی را که در اکثر مواقع حال خوبی دارند ، با اعتماد به نفس هستند ، با روی خوش با دیگران برخورد می کنند و به قول معروف کوه انگیزه اند. ویژگی  اصلی این افراد حفظ انگیزه در شرایط مختلف است. این افراد با این که در شرایط مختلف قرار می گیرند تمرکز خود را حفظ کرده و به خود انگیزه می دهند. حتما در مسابقه های ورزشی دیده اید ، ورزشکارانی را که تا لحظه ی آخر بازنده بوده اند ، ولی در ثانیه های آخر ضربه ای کاری به حریف خود زده اند و تاریخ سازی کرده اند.

در یکی از مسابقات دو ، یکی از دونده ها که در حین مسابقه مصدومیت شدیدی را متحمل شده بود ، از دیگر دونده ها عقب ماند و شانس کسب مدال را از دست داد. ولی نا امید نشد. پایش که به شدت مصدوم شده بود را باندپیچی کرد، پایش را لنگ لنگان کشاند و به مسابقه ادامه داد تا آن را به پایان رساند. آن سال کسی نفر اول مسابقه را به یاد نداشت ، ولی آن دونده ی با عزم و انگیزه را به خاطر داشت.

از این دست افراد در تاریخ ورزشی کم نبوده اند. کسانی که یک تیم شدند و تا آخرین لحظه برای پیروزی جنگیدند. و دست آخر تاریخ ساز شدند.

نابودگر انگیزه

نابودی انگیزه در افراد از حالات مختلف روحی و روانی ناشی می شود. همان گونه که می توانیم انگیزه بدست آوریم ، همان گونه نیز به راحتی می توانیم آن را از دست بدهیم. این قضیه به قدری جدی می باشد که بعضی از افراد با انگیزه نیز ممکن است انگیزه ی خود را از دست بدهند. با این وجود بهتر است که آفت بی انگیزگی و عوامل ایجاد آن را بشناسیم ، تا بتوانیم از آن ها دوری کرده و به خود انگیزه بدهیم. پس با ما همراه باشید که در ادامه قصد داریم عوامل بی انگیزگی را به شما معرفی کنیم.

1-غم و اندوه

متم ردیف اول بی انگیزگی و مادر افسردگی ، غم و اندوه می باشد. غم و اندوهی که در شرایط مختلف به ما تحمیل می شود جسم و روح ما را تحت تاثیر خود قرار داده و به طور بالقوه ، انرژی مثبت مان(انگیزه مان) را از ما می گیرد. البته خود ما نیز با اقدامات نادرستمان نباید این قضیه را تشدید کنیم. به طور مثال گوش دادن به موسیقی فواید فرآوانی دارد ، ولی گوش دادن افراطی به  بعضی از سبک های موسیقی ، مثل موسیقی پاپ این قضیه را تشدید می کند. پس باید اعتدال را در این قضیه رعایت کرد.

 

2-هدف گذاری آرمانی

بعضی از افراد بدون توجه به ظرفیت ها و محدودیت ها وحتی شرایط خود ، هدفی را انتخاب می کنند ، که به هیچ عنوان مناسب آن ها نیست. یا اینکه لقمه ی بزرگتر از دهانشان برمی دارند. بگذارید نقل قولی از برایان تریسی ، یکی از معروف ترین سخنرانان در حوزه ی موفقیت را برایتان تعریف کنم. ایشان در یکی از سخنرانی های خود داستان جالبی را درباره ی برگزیدن هدف مناسب تعریف کرد. ایشان گفتند در یکی از سخنرانی هایش ، زمانی که برنامه به اتمام رسید ، فردی نزد او آمد و گفت که هدف من صلح جهانی می باشد.من به او گفتم که آیا شما رهبر کشور و یا جریانی هستید. اوجواب داد خیر. پس من هم گفتم که هدف اشتباهی را برای زندگی خود انتخاب کرده ای. این داستان به خوبی نشان می دهد که هدف باید با شرایط و ظرفیت ها تناسب داشته باشد. وگرنه یک توهم بیشتر نیست.

3-مشکلی به نام وسواس

وسواس زیاد به مرور زمان امید و حس خود انگیزشی را از بین می برد. وسواس به دلیل اینکه زمان انجام فعالیت ها را چند برابر می کند ، افراد را منتظر نگه می دارد. واین انتظار باعث فرسایشی شدن کارها شده و در نهایت انگیزه ی فرد را از بین می برد. این افراد حتی در تمرکز کردن نیز دچار مشکل هستند و به جای اینکه به موضوعات اصلی توجه کنند ، به فرعیات توجه می کنند.

 

4-دوستان بی انگیزه

معاشرت با افراد بی انگیزه ، تاثیر متقابلی روی افرادی که به او مرتبط هستند ، میگذارد. افراد بی انگیزه نه تنها خود انگیزه ای برای کار کردن ندارند ، بلکه دوستان خود را به تنبلی و ساده انگاری مسائل دعوت می کنند. وقتی افراد این دسته از دوستان خود را می بینند ، که بدون هدف و انگیزه زندگی می کنند وبه قول معروف از هفت دولت آزادند، این رفتار آنان روی آن ها تاثیر گذاشته و یه مرور زمان آنان را به افرادی بی هدف ، تنبل و بی انگیزه تبدیل خواهد کرد. روایت کمال هم نشین در من اثر کرد ، دقیقا راجب چنین دوستانی به کار می رود. همان گونه که قطره ای نجاست ، تشت آبی را نجس می کند ، دوستان بی انگیزه نیز حس خود انگیزشی را در شما از بین خواهند برد.

پس ، از نشست و برخاست با افراد بی انگیزه خودداری کنید.

5- بی برنامگی

به بیان دیگر خود انگیزشی ، موتور محرکی است که شما را به هدف خود (مقصد نهایی) می رساند. و برنامه ریزی حکم نقشه ی راه برای رسیدن به مقصد می باشد. اگر بدون برنامه ریزی شروع به حرکت به سمت مقصدمان کنیم ، ممکن است راه را گم کنیم ویا حتی منصرف شویم.

 

6- مشکلات اقتصادی

همه ی ما تابه حال از مشکلات اقتصادی گله کرده ایم وبرای توجیه تنبلی ها ویا ناکامی هایمان ، بهانه تراشی کرده ایم. درست است است که شرایط بد اقتصادی ، شرایط محدودتری را نسبت به کسانی که تمکن مالی دارند ، برایمان محیا می کند. ولی ارزش انجام کارهای بزرگ هم ارزشش را از شرایط سخت این کارها میگیرد. پس تحمل سختی ها و بالا نگه داشتن امید و انگیزه در تمام شرایط ما را برای غلبه به شرایط اقتصادی یاری می کند. یادمان نرود که مشهورترین ثروتمندان ، ورزشکاران و هنرمندان نیز از شرایط بد اقتصادی برخوردار بوده اند ، ولی با تلاش و کوشش ، زندگی خود را ساخته اند.

 

7-عدم ریسک پذیری

ریسک با خود هیجان به هم راه دارد. وهیجان عاملی است که باعث بیدار شدن غول انگیزه خواهد شد.عدم ریسک پذیدی بدان معناست که ما به خود بگوییم نیازی نیست که خود را به زحمت بیندازی ، در حاشیه امن باقی بمان و از زندگی راحت و آسوده ی خود لذت ببر.آرزوهایت را فراموش کن و همیشه در حاشیه امن باقی بمان. این دقیقا همان سمی است که انگیزه های بزرگ را مسموم می کند.البته ریسک پذیری با حماقت فرسنگ ها فاصله دارد.نباید این دو را با هم اشتباه گرفت. ریسک پذیری بدان معنا نیست که ما هر کار خطرناکی را انجام دهیم. بلکه بدان معناست که کارهای بزرگ و دور از دسترس را  درست و از راهش به سرانجام برسانیم.

8-عدم اعتماد به نفس

عدم اعتماد به نفس ضررهای فرآوانی را به همراه دارد. اما در مورد خودانگیزشی ، باید گفت که نداشتن اعتماد به نفس مثل آب در هاون کوبیدن است. چون این دو مولفه با یکدیگر رابطه ی تنگاتنگی دارند. یا به عبارت دیگر هر کدام دیگری را تولید می کند. افرادی که کارهای کوچک را با اعتماد به نفس ، به صورت موفقیت آمیز انجام می دهند، به مراتب انگیزه و همین طور اعتماد به نفسشان افزایش پیدا کرده و رفته رفته به سمت انجام کارهای بزرگ می روند. درباره ی افزایش حس اعتماد به نفس مقاله ی کاملی در سایت منتشر شده که می توانید آن را مطالعه کنید.

پمپاژ انگیزه

با توجه به تفاسیری که در بالا به آن اشاره شد ، مسئله ی خود انگیزشی از اهمیت خاصی برخوردار است. خیلی از افراد برای انگیزه گرفتن ، کارها و اقدامات خاصی را انجام می دهند . مثلا بعضی ها به مکان های خاصی که برایشان الهام بخش است ، می روند. بعضی ها به کسانی که دوستشان دارند ، سر می زنند و ….

ولی در اینجا راه هایی را به شما معرفی خواهیم کرد که به وسیله ی آن ها قادر خواهید بود انگیزه ی خود را در هر شرایطی بالا نگه دارید.

1-افزایش اعتماد به نفس

طبیعی است ، مواردی که اعتماد به نفس را کاهش می دهند ، انگیزه را نیز کاهش می دهند. پس هر چه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم ، قادر خواهیم بود تا انگیزه مان را نیز به همان میزان تقویت کنیم. برای این مورد یک متد بسیار ساده وجود دارد و آن این است که جملاتی مثل من یک نابغه ام و یا من می توانم را زیر لب و یا با صدای بلند تکرار کنیم. این کار باعث می شود که روح ، جسم و ذهن به مرور آن را باور کرده و طبق آن خود را برنامه ریزی کنند.

2-دورماندن از انرژی های منفی

انرژی های منفی مانند آتش ، که هیزم های خشک را می بلعد ، انرژی های مثبت اطراف مارا ازبین می برند و حالات روحی ما را دستخوش تغییر قرار می دهند. حتما دیده اید افرادی را که بیماری لاعلاج مثل سرطان دارند ، ولی با روحیه ی خوب و خودانگیزشی ای که دا رند بعد از مدتی بیماری را شکست می دهند. کل قضیه از این قرار است که چون این افراد از انرژی ها و اخبار منفی به دورند ، در روحیه دادن به خود و جذب انرژی های مثبت اطرافشان بهتر از دیگران عمل می کنند. وسرانجام موفق به شکست بیماری شان می شوند. بیماری ای که در ابتدا لاعلاج به نظر می رسید.

 

3-تشویق اطرافیان

این مورد در کودکان نمود بیشتری دارد. زمانی که کودک کاری را به درستی انجام می دهد و یا در امتحانات مدرسه نتایج درخشانی به دست می آورد. تشویق به صورت جایزه دادن ، باعث ایجاد خود انگیزشی در کودک شده ، و اورا در برنامه های آینده مصمم تر می کند. البته باید به یاد داشته باشیم که این کار ما باعث شرطی شدن کودک نشود. چون در این صورت کوذک ، عادت میکند که کارها را برای پاداش انجام دهد ، نه برای ارزش و آینده ی آن ها.

 

4-خواندن زندگی نامه ی افراد موفق

موضوعی که در این مورد بسیار جالب است ، این است که افراد موفق و مشهور جامعه اکثرا راه های مشابهی برای موفقیت دارند و اکثرا حرف های مشابهی راجب موفقیت در سخنرانی های خود می زنند. با کمک گرفتن از تجربیات افراد موفق ، متوجه این شباهت ها می شویم و نقشه ی راهی برای خود ترسیم می کنیم. البته این را هم باید به خاطر داشته باشیم که این  افراد موفق و مشهور ، در زندگی خود متحمل شکست های بزرگی نیز شده اند ، که این امر به ما ثابت می کند که در شکست هایمان تنها نیستیم و افرادی مثل ما بوده اند که این شکست ها را تجربه کرده اند.

گوش کردن به سخنرانی ها و یا جملات انگیزشی افراد موفق نیز ، باعش تقویت خودانگیزشی در ما خواهد شد.

5-نشست و برخاست با افراد موفق

نشست و برخاست با افراد موفق ، تاثیر بسزایی در خود انگیزشی ما می گذارد. چون موفقیت این آنها را دیده ، و آن را می خواهیم. این کار به صورت ناخودآگاه در ما حس خودانگیزشی را بیدار می کند. همینطور اگر در کنار این افراد باشیم ، عادت ها و رفتارهای آنان در ما اثر گذاشته و باعث می شود که به صورت ناخودآگاه آنان را تکرار کنیم. همچنین می توانیم از مشورت ها و راهنمایی های آن ها استفاده کرده ، وبه راز موفقیت آن ها پی ببریم.

 

6-شجاع باشید

شجاعت اکسیری است که باعث می شود شما به انجام کارهای بزرگ روی آورده و از آن ها نترسید. هر چه قدر که شجاعتتان بیشتر باشد ، کارتان بزرگتر و انگیزه ای که به آن نیاز پیدا می کنید نیز بزرگتر خواهد شد. این کار به صورت ناخودآگاه باعث تقویت خودانگیزشی در فرد می شود.

7-هر روز بهتر شوید

اگر هر روز به مقدار کمی تغییر مثبت داشته باشید ، در پایان سال خواهید دید که تغییرات بسیار زیاد و به سوی موفقیت خواهد بود. این که شما هر روز بهتر از دیروز خود باشید باعث می شود که احساس کنید هر روز به انسان بهتری تبدیل می شوید و این احساس باعث خودانگیزشی در فرد می شود.

8-اهداف کوتاه مدت داشته باشید.

برای اینکه شما به انتهای یک ساختمان بلند برسید ، باید این ارتفاع را به صورت پله هایی با ارتفاع کوچک طی کنید تا به مقصد خود برسید. داشتن اهداف بزرگ بسیار خوب است. اما همان طور که گفته شد بهتر است که این مسیر را به اهداف کوچکتر تقسیم کرده ، وسپس این مسیر را بپیماییم. چون اگر مستقیم به سراغ هدف بزرگمان برویم ، که این کار نیاز به انگیزه ی بالایی نیز دارد، اگر یک شکست کوچک متحمل شویم ، این کار باعث از دست رفتن انگیزه و دلسرد شدنمان می شود. پس اهداف خود را به اهداف کوچک تر تقسیم کرده و این مسیر را پله پله طی کنید.

9-تمرکز کنید

افزایش تمرکز منجر به بررسی کامل ابعاد مشکل و چالشی که در آن قرار داریم می شود واین موضوع قطعا باعث اتخاذ تصمیمی به مراتب عاقلانه تر میشود. تکرار این عمل باعث بهتر شدن قوه ی تحلیل و حل مشکلات به واسطه ی آن می شود. وقتی بتوانیم مشکلاتمان را به راحتی حل کنیم ، این کار باعث افزایش حس اعتماد به نفس ودر نهایت باعث خودانگیزشی خواهد شد.

 

10-در مسیر بمانید

یکی از مهم ترین مواردی که مستقیم به خود انگیزه متصل است و آن را تقویت می کند، ثابت قدم بودن در مسیر است. مسیری که برای اهداف بزرگ ترسیم می شود ، مسیری سخت و پر پیچ و خم می باشد.

افرادی که خیلی زود دلسرد شده و از ادامه ی مسیر باز می مانند ، کسانی هستند که ویژگی مهمی به نام ثابت قدم بودن در مسیر را ندارند. نگذارید که شکست ها شمارا از مسیر خارج کند. باید به این درک برسید که شکست بخشی از مسیر موفقیت است.

11- نگرانی را کنار بگذارید

باید این موضوع را در ابتدای راه در نطر داشته باشید ، که تمام نگرانی ها ، استرس و اضطراب خود را کنار بگذارید ، وگرنه در ادامه ی راه دچار مشکل جدی خواهید شد. در این باره می توانید به شکست های بزرگ افراد موفق بیندیشید. که شکست خوردند ولی نگران ادامه ی مسیر نبودند. شما می توانید برای خودانگیزشی در این مسیر به خداوند بزرگ توکل کنید و از او یاری بخواهید.

12-فرصت ها را از دست ندهید

از دست دادن فرصت ها ، باعث یاس ، نامیدی و سرزنش توسط خود فرد می شود.افراد همیشه به دنبال فرصت های جدید هستند که شانس خود را در آن ها امتحان کنند. انتخاب کردن یکی از سخت ترین کارهایی است که یک فرد می تواند با آن مواجه شود. اگر انتخاب اشتباهی کند ، خود را سرزنش کرده که چرا چنین کردی و چنان نکردی. در این مواقع باید دست از سرزنش کردن برداشت و امید به فرصت های جدید داشت.

13-موسیقی شاد گوش کنید.

البته پیشنهاد ما در این مورد تا حد زیادی کلی است. شما می توانید علاوه بر موزیک های شاد که اکثر اوقات انگیزه بخش هستند ، آهنگ های حماسی ، سخنرانی های پرشور و سکانس هایی از فیلم های سینمایی که به آن علاقه دارید و به شما انگیزه می دهند را تماشا کنید.موسیقی های شاد ، باعث ترشح هورمون اندروفین ، که یک هورمون شادی بخش است ، می شود. این هورمون بدن را تسکین داده و دردهای آن را از بین می برد ، که این امر باعث لذت و سرخوشی می شود ، که در نهایت به خودانگیزشی فرد کمک شایانی می کند.

 

14-شکرگزارباشید

یکی از مهم ترین عواملی که به شادی درونی افراد ، کمک زیادی می کند ، شکرگزاری می یاشد. همیشه نسبت به آنچه که دارید و ندارید ، شکرگزار باشید. این کار به امنیت روان شما نیز کمک زیادی می کند. به این صورت که وقتی شما ازداشته هایتان راضی هستید ، این امر باعث می شود که  خود را با دیگران مقایسه نکنید و به داشته هایشان قبطه نخورید و حسادت نکنید. این کار به صورت موثر روی حس اعتماد به نفستان نیز تاثیر بسزایی داشته و باعث جذب انرژی های مثبت اطرافتان می شود.

در موارد بالا با نحوه ی ایجاد خودانگیزشی آشنا شدیم. ولی باید این را هم بدانیم که برای حفظ آن نیز باید اقداماتی را انجام دهیم.

15-از خانه بیرون بروید

این کار باعث قرار گرفتن در معرض نور خورشید شده ، که به تولید ویتامین دی و هورمون سروتونین ، که یکی از هورمون های شادی بخش است ، می شود. دانشمندان ثابت کرده اند که قرار گرفتن در معرض نور خورشید باعث تسریع در فرآیند تولید هورمون سروتونین در بدن می شود. همین طور بیرون آمدن از خانه و پیاده روی باعث می شود فضایی که ساعت های زیادی در آن حضور داریم ، تغییر کند و احساس تنهایی را از ما دور کند.

16- به کارهایی که برایتان لذت بخش است بپردازید.

این مورد یکی از ملموس ترین روش ها در خودانگیزشی افراد به حساب می آید. چنانکه همه ی ما دچار دلسردی و ناامیدی شده ایم و سعی کرده ایم به فعالیت هایی بپردازیم که به ما امید و انگیزه به زندگی را برمی گرداند. به طور مثال آشپزی و باغبانی از جمله فعالیت های مرفهی هستند که باعث خود انگیزشی در افراد می شود.

 

چگونه دستاوردهای خودانگیزشی را حفظ کنیم؟

در زندگی روزمره ، ما مجبور به انجام کارهایی هستیم که عموما تکراری و کسل کننده می باشند ویا حتی کارهای بیهوده ای هستند که فقط جاذب انرژی های منفی می باشند. باید این را بدانیم که ما نمی توانیم تمام انرژی های منفی را از خود دور کنیم. می توانیم آن را کاهش دهیم ولی هیچ گاه نمی توانیم مقدار آن را به صفر برسانیم. اگر بخواهیم از این عوامل که نابودگر انگیزه هستند ، حدالامکان دوری کنیم ، می توانیم به آینده ی روشن و موفقیتی که انتظارمان را می کشد ، بیندیشیم ویا جملات انگیزشی ای مانند : من می توانم و یا من یک نابغه ام را تکرار کنیم.

تاثیر خود انگیزشی بر بدن چیست؟

یکی از تاثیرات انکارناپذیر امید و انگیزه بر جسم انسان ، افزایش طول عمر می باشد. در این باره هر کشوری برای خود نرخ امید به زندگی دارد ، که اگر بخواهیم خیلی ساده آن را توضیح دهیم ، می توانیم بگوییم ، هر فردی که به دنیا می آید ، امید دارد که تا چه سنی زندگی کند. عوامل گوناگونی در این نرخ دخیل هستند. مثل میزان شادی ، تفریحات ، قدرت خرید ، وضعیت معیشتی و اقتصادی ، تغذیه ، میزان سیگاری بودن افراد یک جامعه و …

مجموعه ی این عوامل و عوامل دیگر ، نرخ امید به زندگی را در افراد یک جامعه تغییر می دهند. البته عاملی که بیشترین تاثیر مستقیم را روی بدن میگذارد ، هورمون هایی هستند که میزان شادی و آرامش را در بدن انسان کم و زیاد می کنند.در ادامه به معرفی مختصر این هورمون ها می پردازیم.

هورمون های شادی بخش

همان طور که می دانید هورمون ها مواد شیمیایی هستند که در خون جریان پیدا کرده و روی بدن ، عواطف و احساسات ، تاثیر ژرفی می گذارند. زمانی که سردرد و یا بدن درد داریم ، می توانیم با تحریک بخش هایی از مغز ، زمینه ی ترشح بعضی از این هورمون ها را فراهم کنیم. ولی برای این کار نیاز است که شناخت درستی از این هورمون ها داشته باشیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.

 

دوپامین

اگر چه دوپامین اغلب به عنوان هورمون عامل لذت و اعتیاد شناخته می شود ، ولی دایره ی تاثیرگذاری این هورمون  بسیار گسترده تر از این مسائل است. دوپامین کارهای متعددی در بدن انسان انجام می دهد.من جمله: کنترل حرکت و توجه کردن ، خواب ، حافظه و تاثیرگذاری بر خلق وخو

سروتونین

سروتونین هورمونی است که به تنظیم اشتها ،تاثیر بر خلق وخو ،  توانایی یادگیری ، کاهش استرس و افزایش تمرکز کمک می کند. اگر بخواهیم به صورت کلی بگوییم ، سروتونین ، هورمون ضد استرس می باشد.

اندورفین

سومین هورمون شادی بخش مغز اندورفین می باشد. اگر بخواهیم به زمان ایفای نقش این هورمون در بدن بپردازیم ، می توانیم به زمان خوردن خوراکی های خوشمزه مانند شکلات اشاره کنیم. این هورمون در اثر استرس ، اضطراب و نگرانی نیز واکنش نشان می دهد وبا آزاد شدن در بدن سعی میکند که بدن را به حالت عادی برگرداند. در واقع اندروفین ، مسکن طبیعی است که در مغز تولید می شود.

اکسی توسین

آخرین هورمون شادی بخش ، هورمون اکسی توسین می باشد. ترکیب شیمیایی که به عنوان هورمون عشق نیز شناخته می شود. اکسی توسین که توسط هیپو تالاموس تولید و از غده ی هیپوفیز ترشح می شود، هورمونی است که برای باروری مردان ، شیردهی مادران و زایمانشان بسیار مفید و ضروری می باشد. به علاوه باعث ایجاد حس همدلی ، پیوند عاطفی و اعتماد می شود. سطح این هورمون در بدن با ابراز احساسات و عواطف به صورت فیزیکی افزایش پیدا می کند.

حال که با عوامل خودانگیزشی در انسان آشنا شدیم ، بهتر است راجب غذاهای موثر در این زمینه نیز اطلاعاتی ارئه کنیم.

غذاهایی که شادی آور هستند.

بیشتر خوراکی هایی که باعث تحریک مغز برای ترشح هورمون های شادی بخش می شوند ، گیاهان ، سبزیجات و میوه ها می باشند. طبق آمار رسمی سازمان ملل ، اگر ما تغذیه ی درستی در اختیار مغزمان قرار دهیم ، می توانیم بازدهی آن را تا 20 درصد افزایش دهیم. این موضوع برای افرادی که در محیط های اداری کارمیکنند، از اهمیت ویزه ای برخوردار می شود. زیرا این افراد اکثرا به دلیل کمبود وقت به غذاهای فست فود رو می آورند.

خوراکی هایی که برای شادی بخش بودن موثر هستند ، عبارتند از:ماهی قزل آلا-توت-چای سبز-شکلات تلخ-آجیل-آووکادو-موز-تخم مرغ و برنج قهوه ای

نکات طلایی

• با دوستان خود وقت بیشتر بگذرانید.
• از محیط های تاریک و بی روح دوری کنید.
• موسیقی های غمگین پاپ کم تر گوش دهید
• کودکان بیشتر از هر کسی به مفهوم زندگی نزدیک ترند.بیش تر با آنان وقت بگذرانید.
• موزیک شاد اگر با رقص همراه باشد ، موجب خودانگیزشی می شود.
• حدالامکان اخبار را دنبال نکنید. چون 80 درصد اخبار را ، خبرهای منفی تشکیل می دهد.
• تا جایی که امان دارد تلویزیون را از زندگی خود حذف و مطالعه ی روزانه (هر چند کم) را جایگزین آن کنید.
• نوشیدنی های انرژی زا ، انگیزه را افزایش نمی دهند بلکه فقط جلوی خستگی شما را می گیرند.
• از خوردن خوراکی های شیرین ، چربی های اشباع و فست فودها اجتناب کنید و یا مقدار آن را کاهش دهید. چون تاثیر زیادی بر انگیزه و امید اشخاص گداشته و زمینه ساز افسردگی می باشند.
• ازحواس پرتی های روزانه دور شوید.
• مسئولیت پذیر باشید و بهانه تراشی نکنید.
• سبک زندگی خود را اصلاح کنید.

سخن پایانی

همان طور که در ابتدا نیز اشاره کردیم ، خودانگیزشی از زیرمجموعه های هوش هیجانی به حساب می آید که تاثیر سرنوشت سازی بر کارها و اهدافمان می گذارد. حال که با مبانی خودانگیزشی آشنا شدید و راه های ایجاد آن را نیز شناختید ، بهتر است هر چه زودتر تصمیم خود را گرفته و هدف خود را مشخص کنید. این اولین قدم شما به سوی موفقیت است. ما معتقدیم که نابغه شدن مادرزادی نیست و هر کسی ، با هر سطحی از هوش و تحصیلات قادر است که توانایی های ذهنی خود را افزایش دهد.