مغز و عادت های مفید

 

مقدمه:

علیرغم تصورات غلط رایج، ضعیف شدن مغز بخش اجتناب ناپذیر پیری نیست. درست است که مغز با افزایش سن تغییر می‌کند، اما درست مانند سایر قسمت‌های بدن، خواه قلب یا مفاصل شما، مراقبت مناسب از آن در طول مسیر می‌تواند به پیشگیری از آن کمک کند یا بیماری و زوال را به تاخیر بیندازد. در واقع، عادات روزمره مانند ورزش و تغذیه صحیح می تواند خطرات از دست دادن حافظه و سایر علائم زوال شناختی را کاهش دهد. مطالعات همچنین نشان داده اند که مدیریت فشار خون و قند خون می تواند برای مغز مفید باشد، همان طور که برای خواب و تعامل اجتماعی صدق می کند. بنابراین تقویت مغز و عادت های مفید با یکدیگر رابطه ی مستقیم دارند ، به طوری که اگر عادت های مفیدمان افزایش یابد ، به همان میزان مغزمان بیشتر تقویت خواهد شد.

مغز چگونه کار می کند؟

مغز مادربرد، ذخیره سازی، سیستم عامل و غیره ماست. تفاوت‌های ظریف کارکردهای آن را نمی‌توان در دوگانگی سیاه و سفید خلاصه کرد، به این ترتیب ایده چپ و راست مغز شکل گرفت. مغز به دو نیمکره چپ و راست متقارن تقسیم می شود. هر نیمکره مسئول سمت مخالف بدن است، بنابراین مغز راست شما دست چپ شما را کنترل می کند. نیمکره راست نیز ورودی حسی را از سمت چپ شما دریافت می کند و بالعکس.

مغز به مناطقی به نام لوب تقسیم می شود. قسمت های مختلف مغز عملکردهای مغز شما را در مناطق خاصی جدا می کنند.

• لوب پیشانی (جلوی مغز) حرکات بدن، شخصیت، حل مسئله، تمرکز، برنامه ریزی، واکنش های عاطفی، حس بویایی، معنای کلمات و گفتار کلی شما را کنترل می کند.
• قسمت جداری شما (وسط بالایی مغز) حس لامسه و فشار، حس چشایی و آگاهی بدنی شما را کنترل می کند.
• بخش گیجگاهی (وسط مغز) بر حس شنوایی، توانایی تشخیص دیگران، احساسات و حافظه بلند مدت شما نظارت می کند.
• بخش اکسیپیتال (قسمت پشتی مغز) حس بینایی مهم را کنترل می کند.
• مخچه (قسمت پایینی پشت مغز) کنترل، تعادل و هماهنگی حرکتی ظریف را کنترل می کند.
• لوب لیمبیک (وسط مغز) احساسات را کنترل می کند.

نیمکره ی راست و نیمکره ی چپ مغز:

در حالی که نیم کره ی چپ و نیم کره ی راست وجود دارد، استفاده از آنها در فرهنگ عامه یک سوء تفاهم گسترده ایجاد کرده است. معمولاً این باور وجود دارد که مغز چپ برای تفکر منطقی و مغز راست برای خلاقیت است. افراد خود را به چپ یا راست دسته بندی می کنند. بسته به علایق و مهارت هایشان مغز محور هستند.

دانشمندان توانسته‌اند مغز را از نزدیک ‌تر ببینند و متوجه شوند که نیم کره ی چپ ، پیچیده تر از آن است که فقط به عنوان منطق سنجیده شود. تا دهه ۱۹۶۰ بود که جراحی‌های تقسیم مغز، درمان صرع، به دانشمندان این فرصت را داد که نیمی از مغز را به صورت جداگانه بررسی کنند. دانشمندان نتیجه گرفتند که مغز چپ در زبان و ریتم بهتر است، در حالی که مغز راست در احساسات و ملودی بهتر است. با این حال، این بدان معنا نیست که این دو نیمه کاملاً از هم جدا هستند.

آیا نیمکره های مغز با یکدیگر همکاری می کنند؟

با تمام آنچه گفته شد، آیا تفاوتی بین دو طرف مغز وجود دارد، غیر از اینکه کدام سمت بدن را کنترل می کنند؟ پس از تجزیه و تحلیل داده های مغزی ۱۰۱۱ جوان، ارزیابان به این نتیجه رسیدند که هر دو نیمه مغز به طور منظم استفاده می شود.

هنوز هم درست است که زبان چپ گرا و احساسات راست گرا است. همچنین درست است که لوب های مغز وظایف خاصی دارند. اما هیچ مدرکی نشان نمی دهد که مغز چپ یا راست یک فرد قوی تر از دیگری است.

همه چیز در مورد اتصالات عصبی است. وقتی ورودی حسی را تجربه می کنید، آن را پردازش می کنید و اقدام می کنید، نورون های مغز شما با فعالیت روشن می شوند. همه این قطعات به بخش متفاوتی از مغز نیاز دارند، اما از آنجایی که آنها بخشی از همان عصبی هستند. شبکه، مناطق خاصی از مغز ارتباطات قوی تری نسبت به سایرین دارند.

یک دنیای پیچیده مساوی است با یک مغز پیچیده. میلیون‌ها محرکی که مغز ما در حال پردازش است سیاه و سفید نیستند، بنابراین یک منطقه مشخص برای همه چیز وجود ندارد. مغز ما اغلب با استفاده از این مسیرهای عصبی، محرک‌ها را از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر هدایت می‌کند.

در حالی که لوب گیجگاهی بر توانایی شما برای شنیدن موسیقی حاکم است، زمانی که شما یک واکنش عاطفی به موسیقی دارید، چندین بخش از مغز کار می‌کند، ریتم‌های موسیقی را درونی کرده و ملودی را دنبال می‌کنید.

نتیجه ی مقایسه:

در حالی که این دو نیمکره حوزه‌های خاص خود را دارند، آن‌ طور که در ابتدا تصور می‌شد تأثیر چندانی بر شخصیت‌ها ندارند. ممکن است دیگر نتوانید خود را چپ‌مغز یا راست‌مغز بدانید، اما ویژگی‌های شخصیتی هنوز به ‌طور منحصربه ‌فردی بخشی از مغز شما هستند.

فعال کردن هر دو نیم کره ی مغز

 

۱-اتخاذ رفتارهای تقویت کننده مغز:

شکستن عادات قدیمی و اتخاذ عادات جدید همیشه کار آسانی نیست و اثبات آن در اعداد و ارقام است. رفتارها و انتخاب‌های قابل تغییر سیگار کشیدن زمانی که خطرات آن را می‌دانیم، یا اجتناب از ورزش زمانی که فواید آن را می‌دانیم باعث نیمی از مرگ‌های زودهنگام می‌شود. عوامل خطر قابل اصلاح، مانند عدم فعالیت بدنی و مصرف بیش از حد الکل، سهم قابل توجهی از موارد زوال عقل جهانی را تشکیل می دهند.

۲-یک هدف تعیین کنید (و آن را واقع بینانه نگه دارید)

تعیین هدف باعث می شود که مغز خود را برای دستیابی به ان هدف مهم متعهد بداند و خود را در راستای آن برنامه ریزی کند. اهداف دست یافتنی می توانند اعتماد به نفس و حرکت را ایجاد کنند. اهداف با ایجاد انگیزه بخش های مختلف مغز را در راستای هدف فعال نگه می دارند. به چیزی که قابل مدیریت است توجه کنید و راه‌هایی بیابید که واقعاً آن را در زندگی روزمره خود بگنجانید.

۳-فعالیتی را بیابید که برایتان لذت بخش باشد.

اگر هدف شما کمتر شبیه به کارهای سخت باشد و در عوض، بر اساس چیزی باشد که از آن لذت می‌برید، ذهن شما را در یادگیری و انجام فعالیت های مربوط به هدفتان یاری می کند.

برای مثال، اگر می‌خواهید بیشتر ورزش کنید اما از رفتن به باشگاه لذت نمی‌برید، رقصیدن یا پیاده‌روی با دوستانتان را کاوش کنید. یوگا و تای چی فواید تقویت مغز را نیز دارند. می‌خواهید مهارت جدیدی برای به چالش کشیدن مغز خود یاد بگیرید؟ نیازی نیست. برای مسائل پیچیده ریاضی (مگر اینکه آنها را سرگرم کننده بیابید)؛ یادگیری نحوه آشپزی یا تسلط بر یک آلت موسیقی مهم است. داوطلب شدن نیز اهمیت دارد.

۴-گام به گام به سوی هدف حرکت کنید.

آهسته شروع کنید و پیشرفت خود را پیگیری کنید. همانطور که همه چیز آسان تر می شود، به چالش کشیدن خود ادامه دهید، به تلاش برای بهبود ادامه دهید. و فراموش نکنید که در این راه موفقیت های خود را جشن بگیرید. به رسمیت شناختن دستاوردهای کوچک می تواند به تقویت تعهد شما کمک کند، به خصوص در مراحل اولیه.

۵-از اوقات فراغت خود استفاده کنید.

یکی دیگر از عادت های مفید برای مغز ، لذت بردن از اوقات فراغت است. از اوقات فراغت خود نهایت بهره را ببرید. یک رفتار بی تحرک را با یک رفتار سالم تر عوض کنید. به جای گشت و گذار در شبکه های اجتماعی، از آن استفاده کنید. آن زمان برای معاشرت با دوستان. گوش دادن به یک کتاب یا یک پادکست ، در حین ورزش شما را سرگرم و فعال نگه می دارد.

۶-موانع پیش رو را پیش بینی کنید و خود را برای آن آماده کنید.

یکی دیگر از بخش‌های کلیدی موفقیت در تغییر رفتار، پیش‌بینی موانع است. وقتی برای انجام کاری برنامه‌ریزی می‌کنید، به این فکر کنید که چه چیزی ممکن است سر راه شما باشد. ما متوجه می‌شویم که وقتی افراد برای یک مانع آماده می شوند ، این مانند آماده شدن برای بلند کردن چیزی است که سنگین است.  بدن شما در واقع از نظر فیزیکی و ذهنی برای بلند کردن این چیز سنگین آماده می شود.

برای مثال، اگر قرار است در مکانی باشید که در آن مقدار زیادی الکل وجود داشته باشد و سعی کنید مصرف خود را محدود کنید، اگر از قبل این وسوسه را در نظر بگیرید، راحت‌تر به هدف خود برسید. فکر کردن در مورد آن از قبل اغلب نیمی از کار است. این به شما کمک می کند راه هایی برای غلبه بر چالش ها را پیش بینی کنید.

۷-از خانواده و دوستان خود کمک بگیرید.

شما برای انجام مواردی که دربالا به آن ها اشاره شد می توانید از دوستان و خانواده ی خود نیز کمک بگیرید. بنابراین، دوستی پیدا کنید که برای تمرین یا فعالیت‌های تحریک‌کننده مغز به شما بپیوندد. و دوستان و خانواده را از اهداف خود آگاه کنید تا بتوانند به شما کمک کنند تا شما را مسئول نگه دارند.

اگر می خواهید رژیم غذایی خود را تغییر دهید، اگر با افرادی زندگی کنید که با این تغییر موافق هستند، شانس بسیار بیشتری خواهید داشت. اگر می خواهید تمرینی را معرفی کنید، اگر اطرافیان از هدف شما حمایت کنند، شانس بیشتری خواهید داشت. کاری که حمایت اجتماعی پشت آن نباشد ، کار بسیار سخت تری خواهد بود.

۸-فشار خون و قند خون خود را کنترل کنید.

سلامت عروق و وریدهای شما برای سلامت قلب شما مهم است، اما برای سلامت مغز نیز حیاتی است. فشار خون، قند خون و کلسترول خود را به طور منظم چک کنید و اقداماتی را انجام دهید تا اعداد خود را در محدوده طبیعی نگه دارید. فعالیت بدنی خود را افزایش دهید، یک رژیم غذایی مدیترانه ای داشته باشید و مصرف سدیم خود را کاهش دهید تا فشار خون و مقادیر کلسترول کاهش یابد. در نهایت، مصرف دخانیات و الکل بر سلامت مغز نیز تاثیرگذار است، بنابراین فقط الکل را یا حذف کنید و یا در حد اعتدال بنوشید و سیگار نکشید.

۹-بازی کنید.

یکی از عادت های مفید برای مغز ، انجام بازی های فکری می باشد. انجام جدول کلمات متقاطع، بازی های سودوکو، پازل های اره منبت کاری اره مویی و سایر بازی هایی که بر منطق، ریاضی، کلمات و مهارت های بصری-فضایی تکیه دارند، راه های بسیار خوبی برای افزایش قدرت مغز هستند. این نوع بازی ها به توانایی های شناختی متعددی نیاز دارند که مغز شما را به چالش می کشد و سرعت پردازش و حافظه را بهبود می بخشد. اکنون می‌دانید که برای بزرگسالان مشکلی نیست، حتی سالم است که هر روز چند دقیقه برای بازی کردن اختصاص دهند.

۱۰-سعی کنید از تمامی حواس خود استفاده کنید.

سعی کنید فعالیت‌هایی را که به طور همزمان هر پنج حواس شما را درگیر می‌کنند، از شرکت در کلاس آشپزی گرفته تا بازدید از بازار کشاورزان یا جشنواره غذا تا امتحان کردن یک رستوران جدید را در برنامه ی خود بگنجانید. استفاده از تمام حواس به تقویت مغز شما با تمرکز بر بویایی، لمس کردن، چشیدن، و دیدن کمک می‌کند.

۱۱-کتاب های متنوع در حوزه های مختلف مطالعه کنید.

کتاب‌ها پر از شخصیت‌های جالب، اطلاعات و حقایق بی‌نهایت هستند. با خواندن موضوعات مختلف، از داستان‌های تاریخی گرفته تا کلاسیک‌های معاصر گرفته تا عاشقانه، مغز خود را به چالش بکشید. مغز شما تمرینی برای تصور دوره‌های زمانی، فرهنگ‌ها و افراد مختلف خواهد داشت و در عین حال چیزهای جدید یاد می‌گیرد و ایجاد واژگان.

۱۲-برنامه نویسی بیاموزید.

درباره ی این مورد می توانیم بگوییم که به صورت کلی یک مهارت بیاموزید. ولی تاکید بر موضوع برنامه نویسی به این دلیل می باشد که علم روز است و به درستی ذهن را به چالش می کشد. شما اگر در این حوزه مشغول شوید ، خواهید دید که برای رفع ارورهای به وجود آمده مجبورید تا هزاران راه را امتحان کنید تا به نتیجه ی مطلوب خود برسید.

نتیجه گیری:

آموزش مغز در سال‌های اخیر به یک تمرین رایج تبدیل شده است. از دوره‌های رسمی، برنامه‌های آنلاین و کتاب‌ها، مردم به مزایای آموزش مغز خود برای افزایش زمان پاسخ و توجه پی می‌برند. پس اگر شما هم می خواهید گام بلندی برای رسیدن به اهدافتان بردارید ، از همین الآن آموزش ذهن خود را شروع کنید.