حافظه/مغزبرتر

یکی از مهم ترین کاربرد های مغز انسان حافظه و به خاطر سپردن اطلاعات است. این اطلاعات از انواع مختلفی هستند که هرکدام با بخش خاصی از مغز ذخیره میشود. هر بخش از مغز ما مسئول ذخیره و به خاطر سپاری نوع خاصی از اطلاعات است. همچنین مدت زمان نگهداری این اطلاعات هم در هر بخش از بخش دیگر متفاوت است. مغز ما برای ذخیر اطلاعات سه بخش دارد. به معنای دیگر مغز انسان سه نوع حافظه دارد. این سه بخش حافظه بلند مدت، حافظه کوتاه مدت و حافظه حسی هستند. عملیات ذخیره و بازیابی اطلاعات در هر قسمت مغز به طور جدا گانه انجام میشود. البته حافظه بلند مدت تا حدی از این قاعده مستثنی است.
امروزه هر فرد در سال های اولیه زندگی خود وارد محیط های اجتماعی متفاوتی میشود. یکی از اصلی ترین محیط هایی که انسان از کودکی به آن پا میگذارد مدرسه است. اشتیاق هر روزه انسان به یادگیری نشان دهنده نیاز روز افزون ما به داشتن یک حافظه نسبتا قوی را یادآور است. کودکان در مدرسه از همان سال های ابتدایی موظفند تا دروس خود را به خوبی یاد گرفته و به خاطر بسپارند.
همچنین بسیار از والدین فرزاندان خود را به یادگیری موسیقی، ورزش و دیگر مهارت ها تشویق میکنند. برای یادگیری هر یک از این مهارت ها، به بخش خاصی از حافظه نیاز داریم. پس میتوان فهمید قدرت حافظه بیش از آنچه میدانستیم برای ما اهمیت دارد و باید توجه ویژه ای به آن اختصاص دهیم.

حافظه/مغزبرتر

 

حافظه صریح و ضمنی

حافظه صریح حافظه ای است که خاطرات در آن به صورت آگاهانه یاد آوری و استفاده میشوند. در حالی که حافظه ضمنی خاطرات ما را به طور ناخوآگاه ذخیره کرده و وظیفه یادآوری آنها بر عهده ما نیست. اغلب انسان ها از حافظه صریح خود استفاده میکنند و به خاطرات ضمنی توجه ندارند. اما در مواقعی ممکن است یادآوری خاطرات ذخیره شده توسط حافظه ضمنی برای ما راحت تر و سریع تر باشد! حافظه صریح همچنین به عنوان حافظه اعلانی هم شناخته میشود. زیرا میتوان به طور آگاهانه اطلاعات آن را به یاد آورد. حافظه صریح از دو نوع حافظه اپیزودیک و حافظه معنایی است.
در حافظه اپیزودیک خاطرات طولانی مدت یا وقایع خاص ذخیره می شوند. برای مثال خاطره مراسم ازدواج شما از جمله وقایع خاصی است که توسط حافظه اپیزودیک ذخیره و حفظ خواهد شد.
حافظه معنایی وظیفه ذخیره اطلاعات مفهومی. نام ها و سایر اطلاعات عمومی را بر عهده دارد.
در مورد حافظه ضمنی باید گغت این حافظه اطلاعات را به صورت ناخودآگاه و غیر عمدی ذخیره میکند. برای اینکه بتوانیم از اطلاعات ذخیره شده در حافظۀ ضمنی استفاده کنیم، نیازی به یادآوری آگاهانه نداریم. برای مثال وقتی می خواهیم کلیدی را در قفل بچرخانیم، نیازی به فکر کردن نداریم و به طور نا خودآگاه آن را انجام می دهیم. این دو نوع حافظه به طور همزمان در فرآیند به خاطر سپاری و بازیابی دوباره آن اطلاعات شرکت دارند. به طوری که وقتی سعی داریم یک جمله را به خاطر سپرده و بعدا به یاد آوریم، حافظه صریح آن اطلاعات کلامی را ذخیره میکند. اما حافظه ضمنی الگو های آن اطلاعات کلامی را ذخیره می کند. تا موقع یادآوری کلمات به صورت درست و با تلفظ صحیح در کنار هم قرار گرفته و مورد استفاده قرار بگیرند.

حافظه/مغزبرتر

 

حافظه حسی

یکی از بخش های حافظه انسان حافظه حسی است. در حالی که دانشمندان و عصب شناسان گمان میکردند احساسات و عواطف و حافظه دو ویژگی متفاوت و منحصر به فرد هستند باید گفت اینطور نیست. عواطف و حافظه ما دو موضوع در هم تنیده شده هستند. همچنین همه احساسات و عواطفی که تجربه میکنیم بر سیستم عصبی و حافظه انسان تأثیر مستقیم دارد. برای مثال استرس باعث اختلال چشم گیری در حافظه انسان است.
علاوه بر این حافظه حسی مسئول ذخیره اطلاعات دریافت شده توسط محرک های عصبی است. بو کردن، دیدن، شنیدن، چشیدن و لمس کردن با نوعی تحریک عصبی طلاعات منحصر برفردی را به مغز ما ارسال میکنند و حفظ و ذخیره آنها کار حافظه حسی است. حافظه حسی این اطلاعات را پس از حذف محرک برای ما ذخیره شده نگه خواهد داشت.
شاید تا به حال تجربه کرده باشید که شنیدن یک موسیقی یا خوردن یک غذا برای شما یادآور خاطرات احساسات قدیمی باشد. این همان کار حافظه حسی شماست.
ٰٰحافظه حسی برای ذخیره اطلاعات با حافظه کوتاه مدت با حافظه کوتاه و بلند مدت ترکیب میشود و بسته به دیتا های دریافتی آنها را ذخیره میکند. همچنین برای به خاطر سپردن این اطلاعات حافظه صریح و ضمنی هم درگیر خواهند شد.
حافظه بصری و شنیداری هر کدام بخشی از حافظه ذهنی ما هستند. حافظه بصری همانطور که از نامش پیداست مسئول ذخیره سازی و بازیابی تصویر ها و صحنه های دیداری ورودی به مغز است. درحالی که حافظه شنیداری مسئولیت ذخیره اطلاعات شنیداری و اجزای گفتاری و به یاد آوری آنها را برعهده دارد. هر کدام از آنها برای مدت زمان خاصی این اطلاعات را در خود حفظ میکنند. برای مثال حافظه بصری تنها برای یک ثانیه تصویر دریافتی را نگه خواهد داشت.

 

بیشتر بخوانید : 7 نکته طلایی برای تقویت حافظه در کوتاه ترین مدت

 

خاطرات عاطفی و حسی

برانگیختگی احساسات عاطفی اغلب منجر به ساخت خاطرات عمیقی میشوند. ذخیره اطلاعاتی که حافظه در آنها دخیل است به طور بهتر و طولانی تر انجام میشوند. تجربیات عاطفی اغلب خاطرات بسیار قوی و واضحی تولید می کنند که به راحتی قابل یادآوری هستند، این خاطرات در جزئیاتشان از خاطرات غیر عاطفی دقیق تر نیستند. بنابراین همیشه نمی توان به چیزی که در خاطرات مربوط به رویدادهای عاطفی به یاد می آوریم اعتماد کرد.
دیگر خاطره حسی بسیار قوی که اثر ماندگاری در مغز دارد خاطره ای است که در موقعیت ترس برای ما به وجود می آید. مغز برای اهمیت مهم یادگیری برای حفظ بقا برای موقعیت های که احساس ترس در آنهاست را بهتر ذخیره و حفظ میکند. هنگامی که احساس ترس در ما به وجود می آید جزئیات موجود در آن اتفاقات در سلول های عصبی ذخیره میشوند تا بتوانیم در موقعیت های مشابه از اسیب دیدن جلوگیری کنیم.
برای این موضوع در دانشگاه کلمبیا تحقیقی بر روی موش ها انجام دادند. آنها موش ها در یک محیط ترسناک قرار دادند و فعالیت نورون های هیپوکامپ که به مرکز ترس مغز یا همان آمیگدال متصل شده اند به ثبت رساندند. یک روز بعپ دوباره فعالیت مغز موش ها در بازیابی این خاطره بررسی شد. مشاهده شد که هنگام یادآوری این خاطره سلول های عصبی ای که هنگام ذخیره اطلاعات مربوط به موقعیت ترسناک فعال شده بودند دوباره فعال شدند.
این موضوع نشان میدهد که خاطرات احساسی برای مغز ما و یادگیری واکنش درست در موقعیت مناسب اهمیت ویژه ای دارد.

ذخیره اطلاعات تصویری

ذخیره‌ی اطلاعات تصویری در مغز به وسیله‌ی دو مکانیسم اصلی انجام می‌شود. سطوح پردازشی پایین و سطوح پردازشی بالا این دو مکانیسم هستند.
در مراحل اولیه‌ی پردازش تصویر، اطلاعات بصری از شبکه‌های نورونی در شبکه‌ی گانگلیونی‌های شبکه‌ی بینایی ارسال می‌شود. اینجا اطلاعات بصری به صورت سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌شوند و به سمت سطوح پردازشی بالا در قشر بینایی ارسال می‌شوند.
در این سطح، اطلاعات بصری به شکل الگوهای پردازش شده‌ای ذخیره می‌شوند. به عنوان نماینده‌های ویژگی نیز در نظر گرفته می‌شوند. این نماینده‌های ویژگی شامل ویژگی‌هایی مانند خطوط، لبه‌ها، رنگ و شکل‌های مختلف هستند.
در مراحل بعدی، این نماینده‌های ویژگی به سمت شبکه‌های نورونی در سطوح پردازشی پایین تر ارسال می‌شوند که در آنجا به شکل الگوهای پردازش‌شده‌ی پیچیده‌تری تبدیل می‌شوند که شامل ویژگی‌هایی مانند شناخت شکل‌ها و شناخت اشیاء هستند.
در نهایت، این الگوهای پردازش شده توسط مرکز حافظه‌ی طولانی مدت (LTM) در مغز ذخیره می‌شوند. این حافظه‌ی طولانی مدت شامل ساختارهای نورونی است که به عنوان بستری برای ذخیره‌ی اطلاعات در مغز عمل می‌کند. به طور کلی، ذخیره‌سازی اطلاعات تصویری در مغز به وسیله‌ی ترکیبی از شبکه‌های نورونی و الگوهای پردازش شده انجام می‌شود.
ذخیره اطلاعات تصویری مانند پازل عمل میکند. مغز با ذخیره الگو هایی هنگام یادآوری آن خاطرات آنها را مانند پازل به هم وصل کرده و بازیابی میکند. به این دلیل این خاطرات آنقدر قوی نخواهند بود. اما خاطرات تصویری هر چقدر با احساسات بیشتری همراه بوده باشند بهتر ذخیره خواهند شد و بهتر یادآوری میشوند. به این دلیل اتست که تصاویر موفعیت های پر تنش و احساسی برای ما واضح تر هستند.

حافظه/مغزبرتر

 

ذخیره اطلاعات چشایی

حافظه حسی چشایی، اطلاعات حسی مرتبط با طعم و بوی مختلف غذاها و نوشیدنی‌ها را ذخیره می‌کند.
با تحریک محرک های عصبی چشایی موجودیت شیمیایی از آن پدیده از طریق زبانه‌های پذیرش بافت زبان به مرکز حس چشایی در مغز منتقل می‌شود. در این مرکز، اطلاعات حسی به صورت الکتریکی درون شبکه‌های عصبی به نام نورون‌ها و سیناپس‌ها قرار می‌گیرند. نورون‌ها به وسیلهٔ ارتباطات سیناپسی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و اطلاعات شنایی را در حافظه‌ی حسی برای مدتی ذخیره می‌کنند.
حافظه حسی برای ذخیرهٔ اطلاعات چشایی به دو نوع حافظه حواسی کوتاه مدت یا حواسی اولیه و حواسی بلند مدت تقسیم می‌شود. در حافظه حواسی اولیه، اطلاعات حسی به مدت کوتاهی در این بخش نگهداری می‌شوند. این حافظه تنها برای چند ثانیه به صورت فعال است و اطلاعات در آن از بین می‌روند، مگر اینکه با تمرکز و بازخوانی مجدد آن‌ها، وارد بخش حواسی بلند مدت شوند.
برای اینکه اطلاعات چشایی به بخش حواسی بلند مدت منتقل شوند، باید به آن‌ها توجه و تمرکز کافی شود، و به آن‌ها بازخوانی و تکرار شوند. این کار باعث تقویت ارتباط‌ های سیناپسی بین نورون‌ها و یادگیری اطلاعات در بخش حواسی بلند مدت می‌شود. همچنین فرایند خواب هم برای تثبیت حافظه‌ی حواسی بلند مدت مفید است. حین خوابیدن فرایند بازسازی حافظه در مغز صورت می‌گیرد و اطلاعاتی که در بخش حواسی بلند مدت ذخیره شده‌اند بهبود و تقویت می‌شوند.

ذخیره اطلاعات شنوایی

حافظه حسی چشایی، اطلاعات حسی مرتبط با طعم و بوی مختلف غذاها و نوشیدنی‌ها را ذخیره می‌کند.
در صورتی که یک پدیده چشایی ایجاد شود، موجودیت شیمیایی از آن پدیده از طریق زبانه‌های پذیرش بافت زبان به مرکز حس چشایی در مغز منتقل می‌شود. در این مرکز، اطلاعات حسی به صورت الکتریکی درون شبکه‌های عصبی به نام نورون‌ها و سیناپس‌ها قرار می‌گیرند. نورون‌ها به وسیلهٔ ارتباطات سیناپسی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و اطلاعات شنایی را در حافظه‌ی حسی برای مدتی ذخیره می‌کنند.
حافظه حسی برای ذخیرهٔ اطلاعات چشایی به دو نوع حافظه حواسی کوتاه مدت یا حافظه حواسی اولیه و حافظه حواسی بلند مدت تقسیم می‌شود. در حافظه حواسی اولیه، اطلاعات حسی به مدت کوتاهی در حافظه نگهداری می‌شوند. این حافظه تنها برای چند ثانیه به صورت فعال است و اطلاعات در آن از بین می‌روند، مگر اینکه با تمرکز و بازخوانی مجدد آن‌ها، وارد حافظه حواسی بلند مدت شوند.
برای اینکه اطلاعات چشایی به حافظه حواسی بلند مدت منتقل شوند، باید به آن‌ها توجه و تمرکز کافی شود، و به آن‌ها بازخوانی و تکرار شوند. این کار باعث تقویت ارتباط‌های سیناپسی بین نورون‌ها و یادگیری اطلاعات در حافظه حواسی بلند مدت می‌شود. همچنین، فرایند خواب نیز برای تثبیت حافظه‌ی حواسی بلند مدت مفید است، زیرا در طی خواب، فرایند بازسازی حافظه در مغز صورت می‌گیرد و اطلاعاتی که در حافظه حواسی بلند مدت ذخیره شده‌اند، بهبود و تقویت می‌شوند.

حافظه/مغزبرتر

 

ذخیره اطلاعات دریافتی از حس لامسه

حافظه حسی مربوط به حس لامسه اطلاعات حسی مرتبط با لمس اشیاء و سطوح مختلف را ذخیره می‌کند. نرمی یا زبری اجسام نیز شامل این اطلاعات می باشند. به این معنی که وقتی ما یک جسم نرم را لمس میکنیم بار بعد با دیدن آن جسم یا مشابه آن حسی که از لمس کردن آن را داستیم به یاد خواهیم آورد.
وقتی ما چیزی را لمس میکنیم، اطلاعات حسی که از موقعیت دریافت کرده ایم به وسیله حسگرهای مختلفی مانند پوست، عضلات و استخوان‌ها به مرکز حس لامسه در مغز منتقل می‌شود. در این مرکز، اطلاعات حسی به صورت الکتریکی درون شبکه‌های عصبی به نام نورون‌ها و سیناپس‌ها قرار می‌گیرند. نورون‌ها به وسیلهٔ ارتباطات سیناپسی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و اطلاعات لامسه را در حافظه‌ی حسی برای مدتی ذخیره می‌کنند.
این بخش برای ذخیرهٔ اطلاعات لامسه به دو نوع حافظه حواسی کوتاه مدت یا حواسی اولیه و حافظه حواسی بلند مدت تقسیم می‌شود. در بخش حواسی اولیه، اطلاعات حسی به مدت کوتاهی در حافظه نگهداری می‌شوند. این حافظه تنها برای چند ثانیه به صورت فعال است و اطلاعات در آن از بین می‌روند، مگر اینکه با تمرکز و بازخوانی مجدد آن‌ها، وارد بخش حواسی بلند مدت شوند.
برای اینکه اطلاعات لامسه به بخش حواسی بلند مدت منتقل شوند، باید به آن‌ها توجه و تمرکز کافی شود، و به آن‌ها بازخوانی و تکرار شوند. این کار باعث تقویت ارتباط‌های سیناپسی بین نورون‌ها و یادگیری اطلاعات در حافظه حواسی بلند مدت می‌شود. همچنین، فرایند خواب نیز برای تثبیت بخش حواسی بلند مدت مفید است، زیرا در طی خواب، فرایند بازسازی حافظه در مغز صورت می‌گیرد و اطلاعاتی که در حافظه حواسی بلند مدت ذخیره شده‌اند، بهبود و تقویت می‌شوند.

ذخیره اطلاعات بویایی

یکی دیگر از حواس های انسان که به محرک های شیمیایی واکنش نشان میدهد حس بویایی اوست. به کمک حس بویایی از عطر گل ها و بوی غذا و بسیاری چیز های دیگر لذت میبریم.
ذخیره اطلاعات بویایی در حافظه حسی شامل حفظ مختصر بوهایی است که توسط سیستم بویایی تشخیص داده می شود. حافظه حسی مرحله اولیه پردازش حافظه است و اطلاعات حواس ما را برای مدت کوتاهی قبل از دور انداختن یا انتقال به سایر سیستم های حافظه نگه می دارد.
در مورد اطلاعات بویایی، وقتی با بویی مواجه می شویم، گیرنده های بویایی در حفره بینی ما مولکول های بو را شناسایی می کنند که سپس سیگنال های عصبی را فعال می کنند. این سیگنال‌ها از طریق مسیر بویایی به پیاز بویایی می‌رسند، جایی که پردازش اولیه انجام می‌شود.
حافظه حسی در حفظ موقت این اطلاعات بویایی نقش دارد. با این حال، توجه به این نکته مهم است که این بخش برای اطلاعات بویایی در مقایسه با سایر روش های حسی، مانند اطلاعات دیداری یا شنیداری، نسبتاً کوتاه است. حافظه حسی بویایی معمولاً از چند ثانیه تا یک دقیقه طول می کشد.
پس از ذخیره اولیه در این بخش، اطلاعات بویایی بسته به اهمیت و میزان توجهی که به آن می شود، ممکن است تحت پردازش بیشتری قرار گیرد. همچنین ممکن است به سایر سیستم های حافظه مانند حافظه کوتاه مدت یا بلند مدت منتقل شود. این سیستم های حافظه بعدی امکان حفظ طولانی مدت و بازیابی خاطرات بویایی را فراهم می کنند. به طور کلی، در حالی که اطلاعات بویایی در ابتدا در بخش حسی ذخیره می شود، نسبتا زودگذر است و فرآیندهای تثبیت بیشتر برای حفظ طولانی مدت ضروری است.

حافظه بلند مدت

حافظه بلند مدت مسئول ذخیره سازی اعطلاعات انسان به صورت بلند مدت است اطلاعات در بخش کوتاه مدت میتواند با تمرین و تکرار به حافظه بلند مدت تبدیل شود. وارد شدن اطلاعات در مغز حتما باید به وسیله معنادهی به آنها باشد. برداشت معمول ما انسان ها از فراموشی این است که حافظه بلند مدت دچار مشکل شود ولی این بخش از مغز به صورت نا محدود توانایی ذخیره اطلااعات را دارد.
این اطلاعات میتواند شامل چند دقیقه تا سراسر عمر فرد و یا خاطرات کودکی یک فرد باشد. برای تقویت حافظه بلند مدت میتوان از تمرکز کردن تکرار کردن بخش بخش کردن سازماندهی استفاده کرد. البته باید به تعداد دفعاتی که فرد به یک خاطره دسترسی دارد اشاره کرد. تکرار نقش مهمی در قدرت و طول مدت یک خاطره ایفا میکند.
تمام خاطرات بلند مدت به صورت برابر ایجاد نمیشود اطلاعاتی که از اهمیت بالاتری برخوردارند به یاد آوری قوی تری نیازمندند. مانند روز عروسی،یا تولد اولین فرزند،یا اولین خرید با درآمد خود. این خاطرات را با شفافیت و جزئیات بیشتری به یاد می آوریم اما خاطرات دیگر نسبت به این ها از اهمیت کمتری برخوردارند. دسترسی مکرر به خاطرات مهم شبکه عصبی که اطلاعات در آنها کدگذاری شده است را قوی تر میکند. با این حال بخش بلند مدت نیز می‌تواند مستعد فراموشی باشد اما در عین حال میتواند خاطرات را تا دهه ها حفظ کند.
این قسمت همچنین با خاطرات صریح و خاطرات ضمنی نیز ارتباط دارد.همانطور که گفتیم خاطرات صریح شامل خاطراتی است که در هوشیاری در دسترس هستند و خاطرات ضمنی که شامل خاطراتی که در ناهشیاری و عدم اطلاع انسان ذخیره شده اند. برای مثال چگونگی حرکت بدن و یا استفاده از یک وسیله برقی.

آیا حافظه بلند مدت آسیب پذیر است؟

باید گفت بله، بدیهی است که حافظه بلند مدت انسان آسیب پذیر است. در برخی موارد افراد جزئیات مهمی در مورد وقایع گم میکنند. مغز برای پر کردن این شکاف ها جزئیاتی را میسازد که معقول به نظر بیایند. خاطرات قدیمی میتواند با اطلاعات خاطره جدید تداخل داشته باشد. بنابراین اتفاقاتی که در واقعیت رخ می دهد را به سختی یادآوری می کنیم.
آسیب دیدن حافظه می تواند علل گوناگونی داشته باشد. اگر خاطره ایی برای مدت ها دست نخورده باقی بماند به فراموشی سپرده خواهد شد. که در واقع نشان دهنده ناتوانی در یاد اوری یک خاطره است. البته در تحقیقاتی مشخص می شود که آن خاطره هنوز در گوشه ایی از مغز ما وجود دارد. اما فرد توانایی بازیابی آن را ندارد. در نتیجه میزان ظرفیت حافظه بلند مدت به سلامت فرد بستگی دارد.
یک نکته جالب که می‌توان به آن اشاره کرد این است که نگهداری اطلاعات و تغییر در آن ها نیازمند تکرار و تمرین است. برای مثال وقتی ما مطلبی را مطالعه می کنیم، آن را به طور مکرر می خوانیم تا به خوبی به یاد بسپاریم.

بیماری های آسیب زننده به حافظه

در افراد مسن نشانه هایی مثل کاهش توانایی های ذهنی همچون زبان و تفکر منطقی رخ میدهد که نشان دهنده بیماری آلزایمر است. آلزایمر یک نوع زوال عقل عصبی است به این معنا که بافت مغز از بین میرود و قابل بازگشت نیست.
بیماری دیگری که میتوان به آن اشاره کرد بیماری دمانس عروقی است که علت تشکیل آن در اثر ضعف در جریان خون به مغز به وجود می‌آید. زوال عقل یا آلزایمر در برخی از افراد مسن رخ می‌دهد قابل برگشت نیست و فرد توانایی برای بازخوانی اطلاعات ذهن خود را ندارد. دوباره به این نکته که اطلاعات و خاطرات از ذهن ما پاک نمیشود بلکه به وضعیت مغز و سلامت ما بستگی دارد باید اشاره کرد. عفونت های مغزی از جمله عفونت HIV سل و تبخال می‌تواند باعث بروز مشکل در حافظه شود ویروسHIV عملکرد سلول‌های عصبی را با آلوده کردن سلول هایی که از آنها محافظت میکند تضعیف میکند. این ویروس میتواند باعث التهاباتی شود که به مغز آسیب می‌رساند.
عفونت های دیگری مانند فلج اطفال آبسه و یا اختلالات ساختاری مانند آسیب مغزی یا نخاعی و یا فلج بل همگی بر عملکرد مغز اثر می‌گذارد.

حافظه/مغزبرتر

 

موارد دیگری نیز وجود دارد که در کارکرد مغز اختلال ایجاد می‌کند از جمله:

  • افراد مبتلا به تومور مغزی با این نوع مهارت های فکردی مشکل دارند(تمرکز یا توانایی توجه_توانایی های زبانی)
  • خونریزی و سکته مغزی: طبق تحقیقات یک سوم قربانیان سکته مغزی یا خون ریزی مغزی دچار مشکل ذهن می‌شوند
  • اعتیاد به الکل: مصرف بیش از حد الکل تاثیر منفی بر قوه ذاکره بلند مدت و کوتاه مدت دارد و علاوه بر این مصرف بیش از حد الکل سلول های عصبیپاین ناحیه از مغز را از بین میبرد.

سوء تغذیه

رژیم غذایی بدون برنامه ریزی تاثیر منفی و مخربی بر سلامت مغز دارد. ویتامین های زیادی در توانایی ما برای ذخیره و حفظ خاطرات تاثیر دارد اما ویتامین های B1وB12 از اهمیت بالاتری برخوردارند. نخوردن موارد غذایی مورد نیاز مغز و بدن باعث ضعف عملکرد آنها میشود.
این موضوع در ادامه موجب ضعف در عملکرد ذهن خواهد شد.

دارو های ضد اضطراب:

از داروهای ضد اضطراب میتوان به داروهای کاهش دهنده کلسترول، داروهای ضد تشنج به همراه داروهای ضد افسردگی، مسکن های مخدر و داروهای فشار خون اشاره کرد که تاثیر منفی بر عملکرد منفی بر مغز دارد.

حافظه کودکان

حالا وقت بررسی حافظه بلند مدت کودکان (رده سنی۵تا۷سال) است. توانایی کودکان برای ذخیره و دستکاری اطلاعات ارتباط نزدیکی به موفقیت آنها در سال های تحصیلی دارد. البته وجود ضعف به یاد سپاری ذهن نیز چالش ها و اختلال های خود را در مدرسه برای آنها به همراه خواهد داشت و به خاطر سپردن اطلاعات برای یادگیری درست بسیار مهم است.
ضعف حافظه باعث بروز مشکل در تعاملات اجتماعی می شود. از آن ها می توان به حفظ درس ها، حضور در موقعیت های اجتماعی اشاره کرد. ولی بعضی اوقات ذهن کودکان برای ساده ترین کارها نیز یاری نمی‌کند و دچار اختلال میشود. اگر موارد زیر را در کودک خود مشاهده کردید بهتر است برای بررسی بیشتر به پزشک مراجعه کنید.

  • فراموش کردن مکرر موضوعات
  • عدم اجرای ساده ترین دستورات
  • افت تحصیلی
  • بی نظمی
  • گم کردن وسایل

حافظه/مغزبرتر

 

اختلال کودکان در حافظه علل های مختلفی دارد از جمله :

  • سندرم رت
  • ADHD
  • افسردگی
  • اختلال طیف اوتیسم
  • نقض مهارت های شناختی

میتوان با راهکار هایی در منزل به کودکان کمک کرد. از جمله بازی های مختلف مثل توالی دیداری و استفاده از موسیقی روش های مؤثری برای کمک کردن به کودکان است.

حافظه کوتاه مدت

حافظه یک فرآیند شناختی اساسی است که به ما امکان می دهد اطلاعات را رمزگذاری، ذخیره و بازیابی کنیم. نقش مهمی در زندگی روزمره ما ایفا می کند و ما را قادر می سازد تا مهارت های جدید را بیاموزیم، تجربیات گذشته را به یاد بیاوریم و بر اساس دانش قبلی تصمیم گیری کنیم. در این سیستم، حافظه کوتاه مدت (STM) جایگاهی حیاتی دارد زیرا ذخیره سازی و دستکاری موقت اطلاعات را تسهیل می کند. نگه داشتن و دستکاری اطلاعات ظرفیت، مدت، فرآیندهای رمزگذاری و محدودیت‌های آن، بینش‌های ارزشمندی را در مورد نحوه پردازش و نگهداری اطلاعات ارائه می‌دهد. درک پیچیدگی‌های بخش کوتاه‌مدت می‌تواند به ما در بهینه‌سازی استراتژی‌های یادگیری، بهبود یادآوری حافظه‌مان و افزایش توانایی‌های شناختی کلی کمک کند.

ظرفیت حافظه کوتاه مدت

ظرفیت حافظه کوتاه مدت به مقدار اطلاعاتی که می توان به طور موقت نگهداری کرد اشاره دارد. یکی از تأثیرگذارترین مطالعات در مورد ظرفیت STM توسط جورج A. Miller در سال 1956 انجام شد. تحقیقات او نشان داد که یک فرد معمولی می تواند در هر لحظه حدود هفت (به اضافه یا منهای دو) مورد را در حافظه کوتاه مدت خود نگه دارد. این “اقلام” می توانند ارقام، حروف یا کلمات جداگانه باشند. یافته های میلر بینشی در مورد ظرفیت محدود STM ارائه کرد و اصطلاح “عدد جادویی هفت” را ابداع کرد.

با این حال، تحقیقات اخیر ادعاهای اصلی میلر را به چالش می کشد. کوان (2001) استدلال کرد که ظرفیت STM با مفهوم “تکه ها” بهتر توضیح داده می شود. یک تکه واحد معنی‌داری از اطلاعات است که می‌توان آن‌ها را با هم گروه‌بندی کرد و به ما امکان می‌دهد چیزهای دیگری را به خاطر بسپاریم. به عنوان مثال، به جای به خاطر سپردن دنباله 2-7-1-9-5-3-8-4، می توانیم آن را به دو شماره تلفن تقسیم کنیم: 2719 و 5384. این نشان می دهد که ظرفیت STM ممکن است بسته به پیچیدگی متفاوت باشد.

مدت زمان حافظه کوتاه مدت

در حالی که این بخش کوتاه مدت ظرفیت محدودی دارد، مدت زمان محدودی نیز دارد. مدت زمان STM به مدت زمانی اشاره دارد که اطلاعات می توانند قبل از محو شدن یا جابجایی اطلاعات ورودی جدید نگهداری شوند. طبق مدل تاثیرگذار حافظه اتکینسون و شیفرین (1968)، STM بدون تمرین تقریباً 20-30 ثانیه طول می کشد.
با این حال، تحقیقات نشان داده است که طول مدت STM را می توان از طریق استراتژی های مختلف افزایش داد. یکی از این استراتژی ها، تمرین تعمیر و نگهداری است که شامل تکرار اطلاعات برای فعال نگه داشتن آن در STM است. با تمرین، می‌توانیم مدت STM را به طور نامحدود طولانی کنیم و به طور موثر اطلاعات را به بخش بلند مدت (LTM) منتقل کنیم. به عنوان مثال، تکرار یک شماره تلفن چند بار به ما کمک می کند آن را به مدت طولانی به خاطر بسپاریم تا آن را شماره گیری کنیم.

فرآیندهای رمزگذاری در حافظه کوتاه مدت

فرآیندهای رمزگذاری در بخش کوتاه مدت شامل تبدیل اطلاعات حسی به یک بازنمایی ذهنی است که می تواند به طور موقت ذخیره شود. چندین مکانیسم رمزگذاری به این فرآیند کمک می کنند، از جمله رمزگذاری صوتی، بصری و معنایی.
رمزگذاری آکوستیک به رمزگذاری اطلاعات بر اساس صدای آن اشاره دارد. به عنوان مثال، هنگام تلاش برای به خاطر سپردن یک شماره تلفن، ممکن است با تکرار آن با صدای بلند آن را به صورت صوتی رمزگذاری کنیم. از سوی دیگر، رمزگذاری بصری شامل رمزگذاری اطلاعات بر اساس ویژگی های بصری آن است. به عنوان مثال، به خاطر سپردن چهره یک شخص یا ظاهر یک شی به رمزگذاری بصری متکی است. در نهایت، رمزگذاری معنایی شامل رمزگذاری اطلاعات بر اساس معنای آن است. این روش را اغلب به عنوان موثرترین شکل رمزگذاری برای ذخیره سازی حافظه طولانی مدت در نظر می گیریم.

محدودیت های حافظه کوتاه مدت

بخش کوتاه مدت علیرغم نقش مهمی که در فرآیندهای شناختی ما دارد، محدودیت های متعددی دارد. یک محدودیت، حساسیت آن به تداخل است. هنگامی که اطلاعات جدید وارد STM می شود، می تواند با اطلاعات نگهداری شده قبلی تداخل داشته باشد یا جابجا شود. این تداخل می تواند منجر به فراموشی یا سردرگمی شود، به خصوص زمانی که موارد مشابه درگیر باشد.
محدودیت دیگر آسیب پذیری در برابر پوسیدگی است. اگر اطلاعات به طور فعال تکرار نشود یا در بخش بلند مدت رمزگذاری نشود، به تدریج از STM محو می شود. این فرآیند پوسیدگی تحت تأثیر عواملی مانند زمان، حواس پرتی و بار شناختی است.
حافظه کوتاه مدت یکی از اجزای حیاتی سیستم حافظه ما است که به ما این امکان را به طور موقت می دهد.

عوامل موثر بر عملکرد حافظه کوتاه مدت:

عوامل متعددی می توانند بر عملکرد بخش کوتاه مدت تأثیر بگذارند. یکی از این عوامل سن است. تحقیقات به طور مداوم نشان داده است که حافظه کوتاه مدت با افزایش سن به دلیل عوامل مختلفی مانند کاهش منابع توجه و سرعت پردازش شناختی کاهش می یابد.
یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار، حواس پرتی یا تداخل است. هنگامی که افراد در طول بازه نگهداری در معرض محرک های رقابتی قرار می گیرند، توانایی آنها برای حفظ و یادآوری اطلاعات از بخش کوتاه مدت به طور قابل توجهی کاهش می یابد. این پدیده به عنوان تداخل ماسبق شناخته می شود.

نقش توجه:

توجه نقش اساسی در عملکرد حافظه کوتاه مدت دارد. این موضوع به ما این امکان را می دهد که روی اطلاعات مرتبط تمرکز کنیم و در عین حال مانع از حواس پرتی های نامربوط شویم. توجه، ورودی های حسی را فیلتر و اولویت بندی می کند و تعیین می کند که کدام محرک ها در بخش کوتاه مدت کدگذاری می شوند. بدون کمک توجه، بخش کوتاه مدت بیش از حد بار می شود و برای حفظ اطلاعات مهم تلاش می کند.
هنگامی که توجه به یک محرک یا اطلاعات خاص معطوف می شود، رمزگذاری آن اطلاعات در حافظه کوتاه مدت افزایش می یابد. توجه به عنوان یک فیلتر عمل می کند و به طور انتخابی اجازه می دهد تا اطلاعات مرتبط پردازش و در بخش کوتاه مدت نگهداری شوند، در حالی که اطلاعات نامربوط یا حواس پرتی را نادیده می گیرند.

 قدرت و دوام رد پای حافظه

میزان توجهی که به محرک ها اختصاص می یابد، قدرت و دوام ردپای حافظه را در بخش کوتاه مدت تعیین می کند. توجه زیاد به یک محرک منجر به رمزگذاری و نگهداری بهتر اطلاعات در بخش کوتاه مدت و در نتیجه بهبود یادآوری می شود. برعکس، توجه کم یا تقسیم توجه بین محرک های متعدد می تواند رمزگذاری را مختل کند و احتمال فراموشی را افزایش دهد.
علاوه بر این، توجه همچنین می تواند به دستکاری و به روز رسانی اطلاعات در قوه ذاکرۀ کوتاه مدت کمک کند. این امکان را برای تمرین فعال و دستکاری ذهنی اطلاعات فراهم می کند.
به طور خلاصه، توجه برای عملکرد کارآمد بخش کوتاه مدت حیاتی است. تعیین می کند که چه اطلاعاتی برای پردازش انتخاب می شوند، رمزگذاری و نگهداری آن اطلاعات را بهبود می بخشد و دستکاری آن را تسهیل می کند. با تخصیص مناسب توجه، افراد می توانند عملکرد حافظه کوتاه مدت خود را بهبود بخشند و وظایف شناختی را با موفقیت انجام دهند.

حافظه/مغزبرتر

 

تأثیر بار شناختی و تقسیم کردن:

بار شناختی کل میزان تلاش ذهنی مورد نیاز برای انجام یک کار است و تأثیر قابل توجهی بر بخش کوتاه مدت دارد. بار شناختی بالاتر ذخیره و بازیابی اطلاعات را مختل می کند و کارایی حافظه کوتاه مدت را کاهش می دهد. با این حال فرآیندی که در آن اطلاعات به واحدهای معنی دار گروه بندی می شوند، می تواند فرآیندهای ذخیره سازی و بازیابی آنها را افزایش دهد. قطعه بندی امکان فشرده سازی اطلاعات را فراهم می کند و استفاده کارآمدتر از منابع بخش کوتاه مدت را ممکن می سازد. بار شناختی و تقسیم بندی تأثیرات قابل توجهی بر این بخش دارد.

بار شناختی:

میتوان گفت بار شناختی به میزان تلاش ذهنی یا منابع مورد نیاز برای پردازش اطلاعات اشاره دارد. بار شناختی بالا زمانی اتفاق می‌افتد که خواسته‌های یک کار بیش از منابع شناختی موجود باشد، که منجر به غلبه بر بالقوه و کاهش عملکرد می‌شود. تأثیر بار شناختی بر حافظه کوتاه مدت به شرح زیر است:
بار شناختی بالا در حین رمزگذاری می تواند انتقال اطلاعات از حافظه حسی به بخش کوتاه مدت را مختل کند. منابع شناختی محدود می تواند منجر به کاهش توجه، کاهش کیفیت رمزگذاری و ردپای ضعیف تر ذهن شود که منجر به مشکلات در به خاطر سپردن اطلاعات می شود.
بار شناختی بالا نیز می تواند بر حفظ اطلاعات در حافظه کوتاه مدت تأثیر بگذارد. با افزایش بار شناختی، منابع محدودی به نگهداری اطلاعات اختصاص می‌یابد که ممکن است منجر به کاهش سریع ردپای ذهن و افزایش فراموشی شود.
بار شناختی می تواند تداخل ایجاد کند، جایی که اطلاعات جدید با اطلاعات موجود در بخش کوتاه مدت رقابت می کند. این تداخل می تواند باعث فراموشی یا سردرگمی شود، زیرا بار شناختی ظرفیت حافظه کوتاه مدت را کاهش می دهد.

تقسیم بندی:

تقسیم بندی شامل شکستن اطلاعات به واحدها یا تکه های کوچکتر و معنی دار است. استراتژی‌های تقسیم‌بندی می‌توانند با افزایش رمزگذاری، نگهداری و یادآوری تأثیرات مثبتی بر حافظه کوتاه‌مدت داشته باشند. تقسیم بندی فرآیند رمزگذاری را با تجزیه اطلاعات به قطعات قابل مدیریت تسهیل می کند. این امکان رمزگذاری آسان‌تر تکه‌ها، کاهش بار شناختی و بهبود احتمال انتقال موفقیت‌آمیز به بخش کوتاه‌مدت را فراهم می‌کند.
نگهداری اطلاعات بخش‌بندی شده در حافظه کوتاه‌مدت آسان‌تر است. تکه‌های کوچک‌تر و معنی‌دار را می‌توان به طور مؤثرتری نسبت به یک قطعه بزرگ از اطلاعات تکرار کرد و از نظر ذهنی دستکاری کرد. این امر بار شناختی را کاهش می دهد و بخش کوتاه مدت را افزایش می دهد.
تقسیم بندی به فرآیند بازیابی نیز کمک می کند. واحدهای تقسیم شده به عنوان نشانه های بازیابی عمل می کنند و به خاطر سپردن و سازماندهی اطلاعات ذخیره شده در بخش کوتاه مدت را آسان تر می کنند.
به طور خلاصه، بار شناختی بالا می تواند بر حافظه کوتاه مدت با اختلال در رمزگذاری، نگهداری و ایجاد تداخل تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، استراتژی‌های تقسیم‌بندی می‌توانند اثرات بار شناختی را با تسهیل رمزگذاری، کاهش بار روی بخش کوتاه‌مدت و بهبود یادآوری کاهش دهند. با مدیریت موثر بار شناختی و اجرای تکنیک های تقسیم بندی، افراد می توانند عملکرد حافظه کوتاه مدت خود را بهینه کند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *